فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 12 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

قبله ام را کبوتران بردند

جابر ترمک

سرزمین نگاهتان شده ام لشکـــــــرت را گسیل کن در من
قبله ام را کبوتران بردند عزم با قـــــــــــوم فیل کن در من

در تنم جای سم اسبان است بوی خون می دهـــــد تمام تنم
جنگ ، آتش ، چپاول و کشتار ، کاری از این قبیل کن در من

خاکریز تنـــم پر از زخم است سینه ام در مسیر درگیریست
تا شکستم نداده ای نشکــــــــن حرکتی بی بدیل کن در من

برنو عاشقی همایل کن تا شکـــــــــــــــــوه عشایری داری
دشت آماده ی رجـــــز خوانیست عزم تشکیل ایل کن در من

کدخدا رفته عاشقی بکند فکـــــــــــــــر بد درسرت نپیچانی
پیش من التماس بیهــــــــوده است فکر باج سبیل کن در من

زیر پا شد دلم نمی بینی فصــــــــــل بعد از نبرد ، پائیز است
زندگی را بکش به روی تنم قصـــــــد مرگی اصیل کن در من

جابر ترمک

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران