فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

فوران اشک

اله یار خادمیان

فوران اشک

او گفت مرا ، لقمه به قد رِ دهنت نیست

این پارچه هم رنگ و خط پیر هنت نیست

دانه نشدی تا بشوی کِشته به دشتی

هیزم نشدی مرحله ی سوختنت نیست

تا چند نشینی به خیالات و تَوَهُم

دلسوخته یِ من ، دلِ من هم سخنت نیست

ای ساده ، به شیرینی شیرین شده ای خام

بازو نزدی جوهره ی کو ه کنت نیست

عاشق شده ای ، هیچ ندانی و نفهمی

در عشق به جز مرگِ بدون کفنت نیست

ای کودک اندیشه ی من فکر نکردی

این نقش به جز نقشه ی بر هم زدنت نیست

هر لب، که لب سازه ی ساز دهنی نیست

گفتم که مرا قصد عروسک شدنت نیست

اشکم فوران کرد نگاهم به زمین ریخت

گفت ای گل من موسم پر پر شدنت نیست

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: سایت شعر ایران