فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

فرهاد سالاری – ترجمان عشق

تا مکث کردم اتفاقی در جهانش
دیدم رها شد برق چشمی از کمانش

آنقدر چشم انداز خوبی داشت چشمش
حتی کم آورده غزل در ترجمانش

از عشق با یک شیوهٔ نو حرف میزد
با ساختار تازه تر در واژگانش

حسی به من میگفت تنها یک پرنده
مانده، ازاینجا تا شعاع آسمانش

ترکیبی از دریا و جنگل موج می زد
در سبزه زار آبیِ مازندرانش

حوضی مجسم کن کنار پاغچه.. من…
من بودم و رقص قشنگ ماهیانش

بگذار در هر دین و آئینی که باشد
من ‌”می پرستم یک به یک پیغمبرانش”

فرهاد سالاری

شاعر فرهاد سالاری

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو