گمگشته وشیدا دل و پرشور ونوا من
افتاده در این کوچه ی بن بست جفا من
قحطی زده ی عشق نکن قلب و دلم را
در حال وهوایِ نگهت قطب نما من
حالم چو گدائیست که در پایِ دلِ تو
آواره وسرگشته وبی ساز و رها من
دلتنگِ توأم قبله ی من صورتِ ماهت
من مستم و دیوانه ی بی رنگ وریا من
دیریست که اشعار من از وصفِ لبِ توست
شاعر شده ام بر لبِ تو؛ وای خدا من
پاییز و نفسهای تو وشوقِ وصالت
شوریده و دلداده و انگشت نما من
از گل بشنیدم که تو امشب چو #فرشته
می آیی ودل شاد و پراز شوق وصفا من
#فرشته_تشکری
شاعر فرشته تشکری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو