سبزِ بهار و زرد خزان پايدار نيست
دنيا براي شاه و گدا ماندگار نيست
در حد خود بكوش که در راه زندگی
سبقت گرفتن از فقرا افتخار نيست
امروز اگر نگاه طمع کار مي شود
فردا به اشكهاي كسي اعتبار نيست
در زندگي اگر که به بن بست مي رسي
خود را نَكُش كه راه نجات انتحار نيست
ما با كليد صبر خود آزاد مي شویم
اینست راه – چاره ی زندان فرار نیست
گلها بدون خاك شكوفا نمي شوند
پس خاك پاي هم شدن ای دوست، عار نيست
دنيا براي شاه و گدا ماندگار نيست
در حد خود بكوش که در راه زندگی
سبقت گرفتن از فقرا افتخار نيست
امروز اگر نگاه طمع کار مي شود
فردا به اشكهاي كسي اعتبار نيست
در زندگي اگر که به بن بست مي رسي
خود را نَكُش كه راه نجات انتحار نيست
ما با كليد صبر خود آزاد مي شویم
اینست راه – چاره ی زندان فرار نیست
گلها بدون خاك شكوفا نمي شوند
پس خاك پاي هم شدن ای دوست، عار نيست
شاعر فرشاد خدائی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو