فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 20 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

فاطمه نادری پرستو – برگی از شاخه‌ی پاییز

برگی از شاخه‌ی پاییز فرو افتاده‌ست
حجمی از درد نبودش به گلو افتاده‌ست

زد خزان یک تنه بر قلب من و کل جهان
عمر ما یک شبه در دست عدو افتاده‌ست

تلخی قهوه‌ی دنیاست به کام من و باز
ته فنجان غزل نقشی از او افتاده‌ست

می‌روم مِی بخورم از نظرم دور شود
لیک عکس رُخ ماهش به سبو افتاده‌ست

رفتنش را نه کسی دید و نه من فهمیدم
همچنان هاجم و این راز، مگو افتاده‌ست

می‌روم فصل خزان همچو پرستو پی او
که دلم باز پی‌اَش در تک و پو افتاده‌ست

پرستو نادری
۲۹ شهریور ۱۳۹۶

شاعر فاطمه نادری \ پرستو

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو