میان برق دو چشمت غزل ستاره کنم
که حال گرم نگاه تو استعاره کنم
طلوع صادق شعری مرا بخوان که هنوز
برای لمس نهانت سحر شماره کنم
منی که نبض پریشان غرق حادثهام
لبی گزیده و از غم شبت نظاره کنم
برای آمدنت در بهار عاشق شهر
میان ماندن و رفتن، من استخاره کنم
قلم به قلب دریغ و به شب کشیده شود
به زخم دفتر شعرم اگر اشاره کنم
کنار خلوت و تنهای بی دلم به دروغ
دمی ببخشم و غم را بدون چاره کنم
همین که منتظرم در تنم هدایت تو است
شبیه پیچک عشقم که دل اجاره کنم
.
شاعر فاطمه خجسته(بچه گیام)
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو