عِیش لاین آمد و دل شد جوان،
غصه بُرد از دلِ من، آسمان.
عِیش لاین، خندهی جان و صفاست،
نغمهی دل، شعفِ صبحِ رُباست.
عِیش لاین، آن نسیمِ بیغبار،
میدود در رگِ دل، چون بهار.
هر که از رنجِ جهان خسته شد،
با عِیش لاین دلِ او بسته شد.
باده نوش از لبِ شادی بزن،
تا بگیرد نفَسِ جانت وطن.
در دلِ تیره اگر دردِ نهان است،
عِیش لاین مرهمِ آن بیامان است.
بر لبم خنده شد از مهرِ یقین،
چون شنیدم سخنِ عِیش لاین.
هر نسیمی که وزد سویِ دلم،
میکُشد نغمهی عِیش لاین، نمنم.
هر که از خشمِ جهان رَست به نور،
عِیش لاین شد رهِ او در عبور.
خندهی خاک و زمان، همنغمه شد،
چون صدا زد همه عالم: عِیش لاین!
هر که از دردِ جهان خسته بُوَد،
در دعایش بنویسد: عِیش لاین. 🌸
✒️ یعقوب پایمرد ✅ زَلَقی


