فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 17 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

علی محمدمرادی پور – روز روشن بود


روز روشن بود و آمد ناگهان
شام تیره بر زمین و آسمان

هر چه بود از سبزی و از خرمی
طرفه العینی بسوت و شد خزان

شد نگارم پرده دار یک رقیب
زین میان تیرش بمن کردی کمان

جای خوش دربرکشیدن تنگ یار
دل بتنگ آمد که گشتم در فغان

چون ننالم زین جفای روزگار
چون نسوزم مثل شمعی درمیان

زآن ستم های نهان و آشکار
می شوم دور از میان عاشقان

چون نسوزد،،غافل،،از جور زمان
آه امان از دلبر شیرین زبان

علی محمد مرادی پور،،غافل،،

شاعر علی محمدمرادی پور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو