فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

علی فخری(عارف) – آز دانیش

آز دانیش

عقلیمی الـــدن وئـــرنـــدن،ساکنـــم میخانه ده!
آشنالـــرتـــرک ائدیبـــلر،بیـــــزلری،بیگانه ده
ال چکیب میخانه نیـــن؛آستانه سین ترک ائدمرم
عقلی یوخلار،بوشلامیر،من گورموشم فرزانه ده
اولمارام اصلاح اگر،مین یولدا وئرسم جانیمی!
بزم جانان شمعیـــنه ،مـــن عاشقـــم؛پروانه ده
کوللرینــدن سس گلیرعاشق یاناندا،سیزباخین!
سئرّعشقی سؤیله ییـــب؛تاریخ بویی افسانه ده
عاشقم عیبیم ده یوخــدی؛عاقل انسانلارگورور
گیزلنیب لر،سوزلــریم،دُردیــن تکین،پیمانه ده
گل بیابانـدان سوروش اسرارعشقین سویلسین!
عاشقی کیملــرگـوروبلـر؟ساکن اولسون؛خانه ده
اورگــَ دیبلــربیـزلـره، روزازلــدن دوزسؤزی!
عشقین احکامیـن بولنمـزکیمسه مکتبخانه ده
هاممی گیزلیـن دردینه؛گیزلینـجه درمان آختاریر
قوی دئییم فاش اولمامیش درمانی وارجانانه ده
عارفا،گرعقلین اولسا ؛آزدانیش؛یـوخ بیـرنفر!
دیشلرین یکسان گوروللرصف چکیبلرشانه ده

علی فخری (عارف)

ترجمه:
خیلی کم حرف بزن!
از زمانی که شاعر هشیار می شود وارد حوزه عرفان (میخانه )می شود
تمام آشنیان وحتی بیگانگان هم از ما فاصله می گیرند هشیاری کجا و بی حالی کجا؟
ولی من از هشیاری و مستی و دیوانگی که هشیاری است نه بی عقلی دست نخواهم کشید!
کسانی که عقل ندارند دست از آن نمی کشند چه برسد بمن!
من که با این حال نمی توانم خود را به نادانی بزنم این که کار عاقلانه نیست!
من مثل پروانه عاشق نورم و در آتش نور حقیقت خواهم سوخت !
آنهایی که در آتش نور حقیقت سوخته اند از خاکستر آنها فریای بلند است :ه
ای ردم سر عشق افسانه نیست هرچه می توانید عاشق و عاشق تر شوید تا
من عاشقم عاشق حقیقی ” انا احق ” ی که گفته اند بیعیب سخنی است که گفته اند.
حقیقت مثل همان دردی که در ته ظرف شراب هشیاری پنهان و در در جام عشق است چه میدانند کسانی که عاشق نیستند!
راه عشق و حقیقت را روز ازل به ما گفته اند اما
کسانی آرا در میان کتابها و مدسه و حوزه و دانشگاه جستجو می کنند ولی نخواهند یافت!
اجازه به دهید بگویم که : درمان درد را به جز جانان نمی داند و فقط درمان هر دردی بدست اوست بو عاشق آن شو اگر هشیاری.
ای عارف اگر عاقلی و به خرد دریابی همه چیز را خیلی پرده دری مکن که همه به آن مرحله نرسیده اند
مردم به عاقل و بی عقل چندان ارزشی قائل نیستند و به مراتبی بهاء نمیدهند .
پس خیلی کم حرف بزن خیلی !

شاعر علی فخری(عارف)

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو