چه بیکران ندارمت !چه ظالمانه نیستی!
چه گرم دوست دارمت! بگو به کام کیستی ؟
به نرمریز اشک من، چرا سَرَک نمیکشی؟
بپرسی از چه زندهام؟ بگو چگونه زیستی؟
نه دارمت! نه دانمت! کدام راه رفتهای؟
به قلب سرد خود بگو… بگو که دل ز چیستی؟
به سمت چشمهای تو، هزار دفعه رفتهام
به شوق توست ماندنم،،، مپرس از چه ایستی؟
نه میشود به تو رسید! نه میشود ز تو گذشت
به بود من رضا مشو ! مرا ببر به نیستی
هزار دام بستهام ! هزار دانه دادهام
کبوتر سپید من ! کنون به بام کیستی؟؟
#علی_سلطانی_نژاد
شاعر علی سلطانی نژاد
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو