باسمه تعالی
درکوه و دَمَن ، بهـار بینی
خوشحـالی هر چنـار بینی
گویـد به تو لاله هـا وسنبل
مـا را تو به مثلِ یـار بینی
سوسن به همه کند سلامی
رقصَش تو به آشکاربینی
بر شـاخه ی سبز هردرختی
یک بلبل و هم هَـزار بینی
در دامـن هر گلِ قشنگـی
یک قمـریِ بیقـرار بینی
با سَرو که می شوی مقابل
بشکفتـه وُ بـا وقـاربینی
صحرا که پُـراست ازشقایق
زیبـا رُخ و گلعـذار بینی
لبخندگل است همیشه پیدا
بی درد و غم و فگار بینی
هر وقت که بنگری هوا را
دوراز همه نوع غبار بینی
برپاست بساط شادی ومهر
گل ها همه را به کار بینی
در وصف بهارعلی،چه گوید؟
کم بـاشد و اختصـار بینی
چهار شنبه 16/1/96 ـ 11بیت
شاعر علی تجن جاری
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو