فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 دی 1403

پایگاه خبری شاعر

علی اکبرفلاحی – تفاهم

عجب از من که عمری با غم عشق تو درگیرم!
عجب از تو که می دانی و من این گونه زنجیرم!

عجب از سینه ای که درگلوگاه نفس، عمری
به یاد تو فراخوانده هزاران آه شبگیرم!

مرا در گوشه ای تنها به حال خود رها کردی
مگر من گوشۀ قلب پر اندوه تو جاگیرم؟

منم غمگین ، توهم غمگین، تفاهم درچه می جویی؟
منم چون تو شکسته آینه از سنگ تزویرم

تو که غم دیده ای چون من، چرا حالم نمی پرسی؟
منم چون تو سراپا در غم و افسوس، تسخیرم

نمی دانی که من تعبیر یک کابوس دیرینم؟
به حل مشکل این غم، همه وامانده تدبیرم

نمی دانی که چون یک قطرۀ پرجوش و شور انگیز؟
به دل در سینۀ گرم از غمت، در حال تبخیرم

قلم وامانده در وصف تو و چشم غزل خوانت
شب دیگر گذشت و بی خودی در حال تحریرم

شاعر علی اکبرفلاحی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو