در قلب من نهفته اشعار نغز و زیبا
با طرفه ی نگاهی از تو شود هویدا
با طرفه ی نگاهی از تو شود هویدا
سر تا به پا بسوزان با آتش نگاهی
این کشته ی حقیر از یک چشمک فریبا
چون من خراب داری بر پا هزار عاشق
می دانم و ندانی از درد و رنج تنها؟
رنگ رخم فریب است ،نزدیک تر بیا که
از راه دور کردی افتاده را تماشا؟
در کنج سینه ی من دل ناپدید گشته
از نبض مرده ی من انگار نیست پیدا
دیوان شعر نابم ،بی فایده است زیرا
بی تو غریب و خاموش،رفتم زیاد دنیا
در راه پر غباری، رو به غروب خورشید
با چشم تر نشستم در انتظار فردا
شاید که راهت افتاد از کوچه ای که رفتی
بار دگر به یاد این بنده ی شکیبا
پیرزاد
شاعر علی اکبرفلاحی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو