یار ما گویا که با ما یار نیست
دل ربود ازما ولی دلدارنیست
دروفاداری نبود او همچو ما
یا که شاید مثل ما بیمار نیست
اوچرا باور ندارد عشق ما
جانب او عشقی در کار نیست
بهراوبردوش کشیم زنبیل عشق
کز سوی او گرمی بازار نیست
دل به سوی اومدام پرمیکشد
از برای دل چرا افسار نیست
ناز هایش را به جانم می خرم
گر چه بر ما نظرش بسیار نیست
من که می میرم برای او ولی
او برای من کمی تب دار نیست
آن چنان رندانه است اعمال او
هیچ کس مانند او هوشیار نیست
ای (خزان)جان می دهی از بهر او
گویی اوخواب خوشست بیدارنیست
دل ربود ازما ولی دلدارنیست
دروفاداری نبود او همچو ما
یا که شاید مثل ما بیمار نیست
اوچرا باور ندارد عشق ما
جانب او عشقی در کار نیست
بهراوبردوش کشیم زنبیل عشق
کز سوی او گرمی بازار نیست
دل به سوی اومدام پرمیکشد
از برای دل چرا افسار نیست
ناز هایش را به جانم می خرم
گر چه بر ما نظرش بسیار نیست
من که می میرم برای او ولی
او برای من کمی تب دار نیست
آن چنان رندانه است اعمال او
هیچ کس مانند او هوشیار نیست
ای (خزان)جان می دهی از بهر او
گویی اوخواب خوشست بیدارنیست
شاعر علی اصغر تقی پور تمیجانی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو