برايم يك وجب خاكي دل جيحون بفرستيد
ازآن بلخي كه ميسوزدزمرگ وخون بفرستيد
به حجم واژه هاي تلخ شعرم ميزند فرياد
براي شعر فردايي من مضمون بفرستيد
دلم از بسكه ميسوزد ترنم هاي دريا را
فقط يك سينه آهنگ ِخوشِ ميمون بفرستيد
دلم تبعيد ميخواهد درون شهرِ بي آتش
برايم يك بدخشان لاله ي گلگون بفرستيد
برايم از خراساني كه ميپوسد درون جنگ
كتاب سبز انساني همين اكنون بفرستيد
ز كوه و وادي و دريا و شهر خفته دررويا
گلي ، گلدسته ي زيباي آتشگون بفرستيد
همش وحشت،همش جنگل همش گرگان آدمخوار
براي كشورم آخر كمي قانون بفرستيد
بهاي خون آدمها برابر با پشيزي نيست
جهالت را از آن وادي غم بيرون بفرستيد
كسي فرزندتاريكي،كسي همزادفرعوني ست
جنون خود پرستي را فقط طاعون بفرستيد
…
همش كابوس ميبيند غزال ميهن رستم
براي كاوه ي ديگر درفشِ خون بفرسيد
علي فايز
آوريل ٢٠١٧
اورليان فرانسه
شاعر علی احمد فایز
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو