فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آذر 1403

پایگاه خبری شاعر

علیرضا شاه محمدی – حلالم کن!

حلالم کن! جنون شعرهایی را که می‌رنجی
جنون شعرهایی را که در آنها نمی‌گنجی

تو دریایی و جا می‌ماند از تو شعر من وقتی
بگویم قطره‌قطره از تو، حتی با زمان‌سنجی!

چگونه می‌توانم آبی بی‌انتهایت را
بگنجانم میان خانه‌ی ابیات شطرنجی –

که مات حرکت شاهانه‌ی چشمان تو مانده؟
(سوار واژگانم را خزانیده‌ست در کنجی)

تو را باور ندارم می‌رسی بر داد من روزی
مگر امواج دریا غرقه‌ای را می‌شود منجی؟

مگر بر آبی دامان دریا می‌شود چیزی
ببینی جز هبوط حتمی سرخی به نارنجی؟

به ساحل برنگردانم! حلالم کن به آغوشت
اگر از خواهش پایانی شعرم نمی‌رنجی

شاعر علیرضا شاه محمدی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو