.
می دَود احساسِ من تا بویِ جویِ مولیان
تا سمـرقنـد و بخــارا سرزمینِ عـاشقـان
.
باید این رؤیای زیبـا را تو زیبــاتر کـنی
با حضورت بشکن آن بت های غمگینِ خزان
.
دل اسیر عشوه ات در پیچ و تابِ حرف ها
خنده های دلربایت می برد تاب و توان
.
امشبم جانـــا بیــا با بوسه استقبـــالِ من
مثل هر شب غرق در اندامِ همچون پرنیان
.
تو برایم دلبری از جنس گل های بهار
رد عشقت در غزل هایم لطیف و جاودان
.
علیرضا آرین مهر
می دَود احساسِ من تا بویِ جویِ مولیان
تا سمـرقنـد و بخــارا سرزمینِ عـاشقـان
.
باید این رؤیای زیبـا را تو زیبــاتر کـنی
با حضورت بشکن آن بت های غمگینِ خزان
.
دل اسیر عشوه ات در پیچ و تابِ حرف ها
خنده های دلربایت می برد تاب و توان
.
امشبم جانـــا بیــا با بوسه استقبـــالِ من
مثل هر شب غرق در اندامِ همچون پرنیان
.
تو برایم دلبری از جنس گل های بهار
رد عشقت در غزل هایم لطیف و جاودان
.
علیرضا آرین مهر
شاعر علیرضا آرین مهر
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو