قالب شعر: شعر نیمایی
پرواز کبوتران احساس
در آسمان اندیشه ما
چه زیبا و خیال انگیز است
در هوای دلتنگی گل ها
بوی شمشاد و صنوبر
جاری است
و خدا
در آغاز سکوت
در حنجره پاک قناری پیداست
کوه و صحرا
همه از راز نیایش لبريز
چشم ها پنهان است
چشمه ها را دریاب
لب پنجره آمد باران
نور از چهره گل ها تابید
یک بغل آزادی
در قفس می میرد
پرواز پرنده ها را دریاب
بوسه های باران
روی پیشانی گل ها عشق است
دانه پاشیدن و
لبخند زدن
رسم زیبای طبیعت
جاری است
آب موسیقی احساس تو را می شنود
روزی
یک نگاه ساده و پر احساس
لب رودی
به تماشای خدا می آمد
آب زیبا شد و
چشمه نور به تاریکی دل ها تابید
ابر گریان شد و
آواز نیایش
از دامن صحرا برخاست
مهربانی آمد
باغ زیبایی دو برابر شد و
خنده و شادی گل ها
دشت ها را پر کرد