✍ پیشکش به پیشگاه پرشکوه امام حسین (ع) و یاران وفادارش:
فضای دشتِ نینوا، پر از نوای عاشقست
نمای زخمِ کربلا، شکفته چون شقایقست
درونِ سینهام تپد، تبِ حریم و حرمتش
«عریضهای» ندارد این دلم؛ به جز، زیارتش
تو ای مسافرِ حرم! سلامِ دل، به او ببر
به جز صفای سینه را، نخواهد این دلم، دگر
بگو برای دیدنش، به رنگِ خون شده دلم
به سانِ جامِ ارغوان؛ خُمِ جنون شده دلم
بگو هوای ابری دلم، پُر از: تبِ غمست
کبوترِ وجودِ من، اسیرِ بندِ ماتمست
بگو که خسته شد دلم، از این جهانِ چون قفس
به جز تبِ محبّتش، نمیتپد، در این نفس
جز او، برای عاشقی، گلی زِ دل، نچیدهام
جز او، برای حسّ جان، سرودنی، ندیدهام
نهانِ دفترِ دلم، زِ هر کسی، زدودهام
سرودِ عاشقانهای، برای او سرودهام
دوای زخمِ قلبمو، شفای سینهام، حسین
دمای مهرِ جانمو، صفای سینهام، حسین
سلامِ من رسان به آن، عموی دشتِ نینوا
ابوی فاضلِ حرم؛ رشیدِ صحنِ کربلا
به آبِ تشنهای که دل، دهد برای عاطفه
به دستِ نخلِ باورش؛ به قلبِ پای عاطفه
ضریحِ او ببوس و کن، دمی دعا، زِ جان، مرا
که تا بیایمو، شود، غمِ دلم، زِ من جدا
شود، نهانِ نای جان، پر از صفای مهرِ او
حرارتی بگیرد این دل از دمای مهرِ او
***
سلام بر دلِ ربابِ نازنین؛ به اصغر و
به اسوهی شکیب و صبر، زینبو، به اکبر و
به هر کسی که از صفا، تپیده نبضِ بیعتش
به هر دلی که از وفا، دمیده وردِ غیرتش
حبیب و حرّ و هر کسی؛ که کرد، یاریِ حسین
فدای راهِ او شد و، رسید تا، به حورِ عین
زهرا حکیمی بافقی (کتاب ققنوس احساس)