فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

عبدلرسول بلاغی پور – سه سه بیتی…..سه تک بیتی…بیا..نیا. ..هرطور که راحتی

رقص درعالم اعلا رخ مولا نا بین
مستی نرگس شیراز دراین غوغا بین
اعلا
……….
خوب وزیبا میتوان همچون مه ومهتاب شد
همچو آب چشمه ای جوشان ….روان پرتاب شد
میتوان خندان میان گریه ها جاری شدن
اشکها را شستن وبا خنده دریک قاب شد
گل اگربه شاخه اش باشد..نفس هم میکشد
میتوان گل رابه شاخه…درکنارش خواب شد
……………..
اعلا ز چه روسه بیت داری؟
آرزوی جنون…هرچه باشد
…………
ا این نگارین خانه را رنگ رخ دلدار نیست
عکس دلداری ندارد…دلبری در کار نیست
چون مسافرخانه ای بی می و مستی بی هدف
ر فتنم به تا که ماندن ..این جهان را آر نیست
بارالها گرچه حوا گول سیب و نار خورد
من گناهم ازچه باشد؟ ماندنم اسرارنیسیت
…………………
قصه های تلخ میگویم …اما درجنون
چون چنین گویم ..مرا هم سوی هرمان میبرند
آرزوی من شده یک لقمه نانی بی کلک
درشب مهمانی ام …هم سر….وهم جان میبرند
صبح ماهم میرسد.اعلا…پریشانی نکن
فجر میآید ومارا هم ….چو مهمان میبرند
………………
گر نداری خیر شرت راخریدارم. ….بیا
من که دربند توام ..کردی به افسار م …بیا

شاعر عبدلرسول بلاغی پور

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو