گردش دورفلک
گردش دورفلک بادل فکاران یار نیست
آ نچه می بینی دراین عالم بجزدیوارنیست!
هیچکس پیدا نشددرزیر این چرخ کبود
کزگذشت دورگردون دردلش آ زارنیست!
بلبلان در آ رزوی باغ بودند وچمن
ای دریغا سبزی بستان بغیر از خارنیست!
کاروان لیلی آ شفته را ره می زنند
آ ه وصدافسوس مجنون پریشان زارنیست!
یوسف اندر شهر بر سوداگران رخ می نمود
آ ن خریداری که باشد اندرین بازار نیست!
از صدای تیشه ی فرهاد بانگی بر نخاست
کوه کن از عشق شیرین گوئیابیدار نیست!
مرهمی پیدانشد بر زخمه ی دل ای دریغ
یک پرستاری که آ ید بر سر بیمار نیست!
بر لب دریای دل آ وخ کسی غم هم نخورد
قطره از دریا نماند ،حیف که بوتیمار نیست!
خسته وغمگین شدم از این همه نامردمی
چشم جز برلطف حق ویاری دادار نیست!
عبداله فتاحی صادق آ بادی«ارژنگ»
شاعر عبداله فتاحی صادق آ بادی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو