درد خاکستری
در درون سینه ام ، دردی نهان دارم ،مَپُرس
آنچه در آیینه می بینی ، نه آن دارم ،مپرس
درد را در سینه چون آتش نهان باید نمود ،،
روزگاری این چنین و آن چنان دارم ، مپرس
در دلم ، یک لشگر آشوب و به لب لبخندِ تلخ ،
روبروی هر بهارم، صد خزان دارم ، مپرس
هر که بیند حال و روزم را حسادت می کند
از تمام درد ها _ من یک نشان دارم ، مپرس
سوختن ، شیرین ترین فعلم شده این روزها
گینسی در صبرِ “ایوب”ِ جهان دارم ، مپرس
همنشینی با “همایی” می کنی ، هوشیار باش
دامنی آلوده در شعرم ، نهان دارم ، مپرس
شاعر عباس همایی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو