جوهر نمی چکد اندر فراغ یار
این گنج ،نانوشته همی ماند به یادگار
این گنج ،نانوشته همی ماند به یادگار
سالها نوشتند به مثنوی وغزل
عشق پاک درون چرخاند این پرگار
نقطه به نقطه ،خط به خط در غزل شدی
روشن شود ایا؟چراغ مقدم یار
آقا بیا وبشکن حصار تاریکی
نور میشود ز دیدنت حقیقت افکار
دلها ز غیبتت سنگ تر شده اند
سنگی که نرم نشد زیر هر آوار
کی می رسد آن روز به مقدمت آیم
بینم چگونه نرم می شود دل دلدار
روزی که مهیا شود وصال ز رب
شیرین تر از هر غزل شود این دیدار
شاعر طاهره محمدیان
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو