طارق خراسانی
شاعر به یاوه نگوید سخن، به هوش
گو شاعرانِ یاوه سرا را، که لَب خموش
شاعر سه چیز را، که بباید حَذَر کند
قوم ریا و زور و زر از من، که باد گوش
هم او، سه چیز دگر را به جان خَرَد
عشقِ نگار و باده و پندی ز میفروش
من این غزل برای تو گفتم که شاعری
شاعر همی بمانی و همدم که با سروش
نقشِ جهان، فریبِ دلِ هرزه گردِ ماست
نازم کسی، بِدَر که دل آورده زین نقوش
آن کس که شعر بُرده به دامی، به صیدِ خلق
او را مخوان تو شاعر و نامش همان وحوش
شعر نو و سپید و سیه، نام، بهر چیسـت؟
این رسم دشمن است، به این رَه دگر مکوش
با من بیا به میکده، آنجا که حافظ اسـت
طارق، تو جام خواه و به یادِ مَهی بنوش
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران