سال ها درشهردود،نام ونشانم،نان داشت
هرکسی ازنقش من ،درشهردود، ایمان داشت
ساختمانی کهنه با صدها هزاران آرزو
دست تقدیرازبرایم،آتشی پنهان داشت
سوختم درآتش نادانی وحرص وطمع
کاشکی درسوختنم،این آسمان ،باران داشت
ای خدا انصاف نباشد،لعن ونفرینم کنند
مع الاسف!تقدیرمن،باآتشی،پایان داشت
شاعر صیدعلی ملکی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو