فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 تیر 1404

پایگاه خبری شاعر

صمد قاسملو – بی حضورت…

بی حضورت برگ های سبز من،پژمرده اند
یک به یک پاییز را حس کرده و دلمرده اند

تا نگاهم بر درخت عمر یک سر می کشد
برگ برگش بر زمین افتاده و پا خورده اند

صفحه ی تقویم من را،عشق بی تاریخ کرد
گوییا با رفتنت،تقویم ها هم مرده اند

با مرورش زخم ها رو می شوند و مانده ام
مثل باغی که بهارش را به یغما برده اند

بغض هایم در گلو شب زنده داری می کنند
قطره قطره می چکد شمع دلم،آزرده اند

زندگی با من چه کردی،این همه تقدیر چیست
اهل دل اینجا همیشه،پس چرا افسرده اند
#صمدقاسملو_پریشان

شاعر صمد قاسملو

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو