محمد جوکار
بگذار با زبان غزل ، گفتگو کنیم
با یک اشاره ، فاصله را زیر و رو کنیم
در گیرودار شور رسیدن به روزنه
گاهی ، حقیقت عشق را بازگو کنیم
فارغ ز ازدحام و هیاهوی کوچه ها
پس مانده های خاطره را جستجو کنیم
در لابلای بغض فرو مانده در گلو
گاهی به رنگ فصل بهار ، آرزو کنیم
با گریه های عقده گشا و دو چشم تر
با نیت نماز ، به مستی وضو کنیم
بگذار پشت اینهمه دلشوره های خیس
گرد و غبار آینه را ، شستشو کنیم
در التهاب هر تپش بی امان قلب
چین و چروک خاطره ها را ، رفو کنیم
باور کنیم که فاصله ، تقدیرمان نبود
اصلا بیا که فاصله را پشت و رو کنیم
باور کنیم صداقت باران عشق را
گلهای سرخ باغچه را همواره بو کنیم
گاهی دوباره با غزلی از ” خیال ” و “یاس”
مست از شراب عشق ، نظر بر سبو کنیم.
م.ج.یاس خیال 1393.08.19
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: سایت شعر ایران