بی تو در یک جمله: هرگز! عشق، هرگز! خانه، هرگز!
بی تو عطری که بماند مست در کاشانه، هرگز!
بی تو عطری که بماند مست در کاشانه، هرگز!
با تو می خواهم تمام لحظه ها را سخت در بر
بی تو اما، سر به روی شانه ای بیگانه… هرگز!
با تو می بافم خیال آرزوهای محالم ….
با تو این رویا بهشت و بی تو این افسانه هرگز
خیره بر دریای چشمت، باز هم لب تشنه ماندم
در روش های شکارت، دام هست و دانه هرگز!
گاه صیدت می رهانی، گاه از سر می کشانی!
می دوانی.. می دوانی.. تا کجا؟ تا خانه؟ هرگز
بی تو شاید کوه، باشد! آسمان باشد، زمین هم.
بی تو حتی شعر… اما، شاعری دیوانه، هرگز!!
#شیوا_الله_وردی
شاعر شیوا الله وردی گرجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو