امشب خیالِ بودنت را می کِشم بر دوش
دلتنگی ام را می فشارم سخت در آغوش
دلتنگی ام را می فشارم سخت در آغوش
عطرِ نفسهای تو را دَم می کنم تا صبح…
سَر میکشم این استکان خالی ام را نوش!
ضربِ عجیبِ قلبم اینجا سخت می لَنگد!
پُر میشود پژواکِ این بی طاقتی در گوش!
سَر می رود از دل هوای آرزوهایت
گم می شوم در بیتهای شاعری خاموش..
پاییز می پیچد به سر تا پای رویایم
یک لحظه سردش میشود آوازِ بی تن پوش
آرام اشکی می چکد از گوشه ی چشمم
“دلتنگی ام را می فشارم سخت در آغوش…”
#شیوا_الله_وردی
شاعر شیوا الله وردی گرجی
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو