فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 5 بهمن 1403

پایگاه خبری شاعر

شهلا نوروزی – چشم های آبی او شعبه ای از دوزخ است

چشم های آبیِ او ، شعبه ای از دوزخ است
زل زدم در آن بدون اذن ، حکمم برزخ است

آتشی افتاده از چشمش به جانم نیمه شب
آه سردش در میان بسترم کوه یخ است

دشت احساسم چنان پا خورده از تقدیرِ نحس
دوری از من تا شما گویی هزاران فرسخ است

زخمه ی جامانده از او در میانِ سینه ام…
رد زنجیری چو زخم بخیه های بی نخ است

ای که با پیک اجل عمری تبانی کرده ای
چار چوب عمر ما بر پایه های مسلخ است

سوختم ؛ در برزخ دیدار بی مهری نکن
هرم قلبم بی گمان چون آتشی در مطبخ است

#شهلا_نوروزی

شاعر شهلا نوروزی

بخش غزل | پایگاه  خبری شاعر


منبع: شعر نو