رُخ نگو ماه و قمر افتاده مويش تا کمر
در خيال از چشم زخم مردمان بايد حذر
در خيال از چشم زخم مردمان بايد حذر
چشم شور اين و آن هرگز نشد او را حريف
يک نظر بر ديده اش هر ديده يي زير و زبر
زائري در پيچش مويش شبي جان داده بود
شد نصيب او بهشت و نقل مجلس اين خبر
سالکي در گام آخر کوي او را ديده بود
جلوه گاه عارفي شد در تماشاي سحـر
نعره ها ميزد شبي مستي ميان کوچه ها
قطره ي اشکش خريدار و نهادش در نظر
مزد هر شوريده يي هجران شده در راه عشق
ميشود گاهي شکست معناي صد فتح و ظفر
شاعر شهرام آرمان فرد
بخش غزل | پایگاه خبری شاعر
منبع: شعر نو