ای عــاشــقــان رویـت بــر مــهـر دل نــهــادهزنـجـیریـان مـویـت سـرهـا بـه بـاد دادهجان را به کوی جانان چشم خوشت کشیدهوز بـند غـصـه دل را ابـروی تـو …
ای عــاشــقــان رویـت بــر مــهـر دل نــهــاده | زنـجـیریـان مـویـت سـرهـا بـه بـاد داده |
جان را به کوی جانان چشم خوشت کشیده | وز بـند غـصـه دل را ابـروی تـو گـشـاده |
بـا عـشـق جـان ما را سـوزیسـت در گـرفـتـه | بـا اشگ چـشم ما را کاریست اوفتـاده |
تـا چـشـم نیم مـسـتـت وسـمه نهد بـر ابـرو | چـون دل خـلـاص یابـد زان زلـف وانهاده |
از وصـف آنزنـخـدان مـن سـاده دل چـه گـویم | یارب چـه لـطـف دارد آن نـازنـین سـاده |
مـا را ز ننـگ هسـتـی جـز مـی نمـی رهانـد | صوفی مباش منکر کز باده نیست باده |
بـخـت عـبـید و وصـلـت، این دولـتـم نـبـاشـد | در خـواب اگر خیالت بـینم زهی سعاده |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج