فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٧: زان چهره خط قیامتی انگیخته است باز

زان چـهره خط قیامتـی انگیختـه است بـازرنـگـی بـرای بـردن دل ریـخـتـه اسـت بــازبــس مـلــک دل کــه زیـر نـگــیـن آورد تــرازین لشکری که خط تـو انگیختـ…

زان چـهره خط قیامتـی انگیختـه است بـازرنـگـی بـرای بـردن دل ریـخـتـه اسـت بــاز
بــس مـلــک دل کــه زیـر نـگــیـن آورد تــرازین لشکری که خط تـو انگیختـه است بـاز
هـر چـنـد خـط صـلـای خـزان داد در چـمـنبـرگ نشـاط بـر سـر هر ریخـتـه اسـت بـاز
زان لب هنوز می شـکـند یک جـهان خـمارزان زلف خوشه های دل آمیختـه است بـاز
دارد ســر خــرابــی دلـهـای خــونـچــکــانمشکی لبـش به بـاده بـرآمیخته است بـاز
از رفـت و روی آه مـحــال اسـت کـم شـودمشکی که بـر دلم خط او بـیخته است بـاز
هر فتـنه ای که در شکن زلف جای داشتدر گوشه های چشم تو بگریخته است باز
هر چـند خط بـه حسن تـو آورده است زورپـیوند دل ز موی تـو نگسـیخـتـه اسـت بـاز
گر شد شکسته زلف تو، هرمو ز خط سبزدر دست حـسن خنجـر آهیخـتـه است بـاز
صــائب ز وصــف خــط و رخ او دریــن غــزلایمان و کـفـر را بـه هم آمیخـتـه اسـت بـاز

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج