دل کی رسـد بـه وصل تـو ای سروناز من؟یـک کـوچــه اســت زلـف ز راه دراز مـنچون بـوی گل که می شود از بـرگ بیشتربـی پـرده شـد ز پـرده بــسـیـار راز مـنغیر…
دل کی رسـد بـه وصل تـو ای سروناز من؟ | یـک کـوچــه اســت زلـف ز راه دراز مـن |
چون بـوی گل که می شود از بـرگ بیشتر | بـی پـرده شـد ز پـرده بــسـیـار راز مـن |
غیر از بـهار خـشـک مرا در بـسـاط نیسـت | ای وای اگـر قـبــول نـیـفــتــد نـیـاز مـن |
خـونی که بـود در دل من مشـک ناب شـد | تا شد بدل به عشق حقیقی مجاز من |
از خـامیی که در رگ و در ریشه من اسـت | نه بـوتـه تـافتـه اسـت فلک در گداز من |
خـونابـه اش بـه صـبـح قیامت شـفـق دهد | ناخـن بـه هر دلی که زند شـاهبـاز من |
دلـهـا اگـر ز سـنـگ بـود مـی شـود کـبــاب | در محـفـلی کـه بـاده کـشـد دلنواز من |
بــامـن هـمـیـشـه بـود فـلـک در مـقـام نـاز | این پرده ها نگشت موافق بـه ساز من |
زان دسـت پـیش رو بـه دعا بـرده ام، مبـاد | بــر روی مـن زنـنـد مـلــایـک نـمـاز مـن |
صائب جز آن یگانه که در دست اوست دل | فـارغ بـود ز هـر دو جـهـان پـاکـبــاز مـن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج