فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 2 خرداد 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٨٣: ای دریغا که حریفان همه سر بنهادند

ای دریغـا کـه حـریفـان همـه سـر بـنهادنـدبـاده عـشـق عـمـل کـرد و همه افـتـادندهـمـه را از تـبـش عـشـق قـبــا تـنـگ آمـدکـلـه از سـر بـنهادنـد و کـمـر…

ای دریغـا کـه حـریفـان همـه سـر بـنهادنـدبـاده عـشـق عـمـل کـرد و همه افـتـادند
هـمـه را از تـبـش عـشـق قـبــا تـنـگ آمـدکـلـه از سـر بـنهادنـد و کـمـر بـگـشـادنـد
این همه عربـده و تندی و ناسازی چیستنه همـه همـره و هم قـافـلـه و هم زادند
سـاقـیـا دسـت مـن و دامـن تـو مـخـمـورمتــو بـــده داد دل مــن دگــران بــیــدادنــد
مـن عـمـارت نـپــذیـرم کـه خــرابــم کـردیای خراب از می تو هر کی در این بنیادند
ای خـدا رحـم کـن آن را که مرا رحـم نکـردبـه صفات تـو که در کشتـن من اسـتـادند
بـیخـودم کـن که از آن حـالتـم آزادیهاسـتبــنــده آن نـفــرم کــز خــود خــود آزادنــد
دخــتــران دارم چــون مــاه پــس پــرده دلمـــاه رویــان ســـمـــاوات مــرا دامــادنــد
دخـتـرانـم چـو شـکـر سـرتـاسـر شـیریننـدخـسـروان فـلـک انـدر پـیشـان فـرهـادنـد
چـون همه بـاز نظر از جـز شـه دوخـتـه اندگـرد مـردار نـگـردنـد نـه ایـشــان خــادنـد
همه لـب بـر لب معـشـوق چـو نی نالـاننددل ندارند و عجـب این که همه دلشـادند
گـر فـقـیرنـد همـه شـیردل و زربـخـش انـدایـن فـقـیـران تــراشـنـده هـمـه خــرادنـد
خود از آن کس که تراشیده تو را زو بتراشدگـران حـیلـه گـر و ظـالـم و بـی فـریادنـد
رو تـرش کرده چـرایی که خـریدارم نیسـتعـاشــقـانـنـد تــو را مـنـتــظــر مـیـعـادنـد
تـن زدم لـیـک دلـم نـعـره زنـان مـی گـویـدبـاده عـشـق تـو خـواهم که دگرها بـادند
شـمـس تـبـریز بـه نـور تـو کـه ذرات وجـودهمه در عـشـق تـو مـوم اند اگـر پـولـادند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج