فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 31 فروردین 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٧٧: مژگان خود به اشک جگرگون طراز کن

مژگـان خـود بـه اشـک جـگـرگون طـراز کـنوان گاه چشم بـر رخ فردوس بـاز کنفرصت سبـک عنان و شب عمر کوته استاز آه نیمشـب شـب خـود را دراز کـنمـحـتـاج را چـ…

مژگـان خـود بـه اشـک جـگـرگون طـراز کـن وان گاه چشم بـر رخ فردوس بـاز کن
فرصت سبـک عنان و شب عمر کوته است از آه نیمشـب شـب خـود را دراز کـن
مـحـتـاج را چـه عـقـده ز مـحـتـاج وا شـود؟ ز اهـل نـیـاز رو بــه در بــی نـیـاز کـن
از آرزو بـــه خــاک فــتــاد آدم از بــهــشــت زنهار تـرک صحبـت این فتنه ساز کن
نـاسـازی فـلـک ز نـسـیـم شـکـایـت اسـت خامش نشین و پـرده افلاک ساز کن
ایـن رشـتـه را کـه طـول امـل نـام کـرده ای زنـار مـی شـود، ز مـیان زود بـاز کـن
تـا کی دراز پـیش طبـیبـان کنی دو دسـت؟ یک بـار هم بـه عـالمی بـالا دراز کـن
سـر رشـتـه شفا و مرض در کف خـداسـت از چـاره روی دل بـه در چاره ساز کن
در چشم بستن است تماشای هر دو کون زین رو ببند چشم و ازان روی باز کن
بـنـد قـبــا حـریـف فـرامـوشـی تـو نـیـسـت ایـن کـار را حـوالـه بــه زلـف دراز کـن
صــائب بـــدوز دیــده نــامــحـــرمــان فــکــر آنگه ز روی بـکر سـخـن پـرده بـاز کن

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج