چــرخ مــقــوس اســت تــرا خــانـه کــمــانبـگذر چـو تـیر راست ز کاشانه کماندسـت از سـتـم بـدار کـه در هر گـشـاد تـیرشیون بـلند می شـود از خـانه کمانت…
چــرخ مــقــوس اســت تــرا خــانـه کــمــان | بـگذر چـو تـیر راست ز کاشانه کمان |
دسـت از سـتـم بـدار کـه در هر گـشـاد تـیر | شیون بـلند می شـود از خـانه کمان |
تـن در مـده بـه عـجـز کـه در قـبـضـه جـهـان | گردد کباده، نرم چو شد شانه کمان |
مـگـذر ز حـرف راسـت کـه از تــیـر نـی بــود | وقـت مـصـاف نـعـره شـیرانـه کـمـان |
بــاران تــیـر چــون نـکـنـد خــانـه هـا خـراب؟ | کز روی اوسـت هاله مه خـانه کمان |
ایمن مشو ز خصم که در پشت کردن است | هنگـام جـنگ، حـملـه مردانه کـمـان |
صـائب نـکـرده راس دل خـویـش را چـو تــیـر | زنـهار پـا بـرون مـنـه از خـانـه کـمـان |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج