فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 30 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٥٥: شاه ما از جمله شاهان پیش بود و بیش بود

شـاه ما از جـمله شاهان پـیش بـود و بـیش بـودزانـک شـاهنـشـاه مـا هـم شـاه و هم درویش بـودشـاه مـا از پـرده بــرجـان چـو خـود را جـلـوه کـردجان ما بی خ…

شـاه ما از جـمله شاهان پـیش بـود و بـیش بـودزانـک شـاهنـشـاه مـا هـم شـاه و هم درویش بـود
شـاه مـا از پـرده بــرجـان چـو خـود را جـلـوه کـردجان ما بی خویش شد زیرا که شه بی خویش بود
شـاه مـا از جـان مـا هـم دور و هـم نـزدیـک بــودجــان مــا بــا شــاه مــا نـزدیـک و دورانــدیـش بــود
صـاف او بــی درد بــود و راحـتــش بــی درد بــودگـلـشـن بــی خـار بــود و نـوش او بـی نـیـش بــود
یک صـفت از لطـف شـه آن جـا که پـرده بـرگرفتآب و آتــش صــلــح کــرد و گــرگ دایـه مـیـش بــود
جان مطلق شد ز نورش صورتی کو جان نداشتگـشـت قـربـان رهش آن کـس کـه او بـدکـیش بـود
نیسـت می گـفـتـیم اندر هسـت گـفـت آری بـیاهـســت شـد عـالـم از او مـوقـوف یـک آریـش بــود

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج