فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 آبان 1403

پایگاه خبری شاعر

شماره ٧٢٢: سودا به کوه و دشت صلا می دهد مرا

سـودا بـه کـوه و دشـت صـلا می دهد مراهـر لـالـه ای پــیـالـه جـدا مـی دهـد مـرامـسـتـانه جـلـوه های تـو در هر نظـاره ایچـون موج، سـر بـه آب بـقـا می د…

سـودا بـه کـوه و دشـت صـلا می دهد مراهـر لـالـه ای پــیـالـه جـدا مـی دهـد مـرا
مـسـتـانه جـلـوه های تـو در هر نظـاره ایچـون موج، سـر بـه آب بـقـا می دهد مرا
مـیـخـانـه هـا بــه آب رسـیـد از خـمـار مـنمـیـنـا و جــام، داد کـجــا مـی دهـد مـرا؟
سیلاب من ز بـیهده گردی اسـت تـیره دلاسـتـادگـی چـو بـحـر جـلـا می دهد مـرا
بــارســت مــوی بــر ســر آزاده خــاطــراناز سـایه کـی فـریب، همـا می دهد مرا؟
در دیــده ســیــاه دلــانــم اگــر چــه خــوارآب حـیـات، جـان بــه بـهـا مـی دهـد مـرا
این آتـشـی که در جـگر من گرفـتـه اسـتاز جسم خود چو شمع غذا می دهد مرا
بــاغ و بــهـار مــن نـفــس آرمــیـده اســتبــیـمـاری نـســیـم شـفـا مـی دهـد مـرا
از بـس لبـم ز شکوه لب تـشنگی پـرسـتتـبـخـالـه هـا صـدا چـو درا مـی دهـد مـرا
سیرست چشم شبنم من، ورنه شاخ گلآغــوش بــاز کــرده صــلــا مـی دهـد مـرا
آن سـبـزه ام کـه سـنـگـدلـی های روزگـاردر زیر سـنـگ نـشـو و نمـا مـی دهد مـرا
آن خـشـک پـاره ام که شـود آب از انفعـالممسـک اگر بـه دسـت گدا می دهد مرا
در گـوش قــدردانـی مـن حــلـقــه زرســتهر کـس که گوشـمال بـجـا می دهد مرا
در خـاک و خـون نشانده چـشم ستـاره امخـاکـسـتـر سـپــهـر جـلـا مـی دهـد مـرا
اسـتـادگـی اسـت قـبـلـه نـمـا را دلـیل راهحـیرت نـشـان بـه راه خـدا مـی دهد مـرا
این گردنی که من چـو هدف بـرکشـیده امصـائب نشـان بـه تـیر قـضـا می دهد مـرا

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج