فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 6 مرداد 1403

شماره ٦٩٩: غم به اشک از دل غمناک نیاید بیرون

غـم بـه اشـک از دل غمناک نیاید بـیرونبـه گرسـتـن گره از تـاک نیاید بـیروناز کــف ســاده آیـیـنـه بــرون آمــد مــویدانه ماسـت که از خـاک نیاید بـیرونر…

غـم بـه اشـک از دل غمناک نیاید بـیرونبـه گرسـتـن گره از تـاک نیاید بـیرون
از کــف ســاده آیـیـنـه بــرون آمــد مــویدانه ماسـت که از خـاک نیاید بـیرون
ریـشـه در مـغـز اجــابــت نـتــوانـد کـردنناله ای کز دل صد چـاک نیاید بـیرون
نیسـت اندیشه محـشـر دل سـودازده رادانـه سـوخـتـه از خـاک نـیاید بـیرون
نیسـت ممکن که پـر و بـال تـواند وا کـردتـا دل از بـیضـه افـلـاک نـیـاید بـیرون
آتـش ظلم بـه یک چـشـم زدن می میردبـرق از بـوتـه خـاشـاک نـیـاید بـیرون
نشأه بـاده گلرنگ بـه تـخـت اسـت مدامدولـت از سـلسـله تـاک نیاید بـیرون
(هیچ بـسمل نکشد سر به گریبـان عدمکـه ازان حـلقـه فـتـراک نیاید بـیرون)
کشش عشق شرار از جگر سنگ کشدآه چـون از دل غـمـناک نیاید بـیرون؟
(زاهد از پـرورش زهد ریایی عجـب استاگر از خـاک تـو مسواک نیاید بـیرون)
(دست بـیعت بـه خزان فل بـهاران دادم)به سبکدستی من تاک نیاید بیرون)
(نـظــر تــربــیـت دهـر عـلـاجــش نـکـنـدهر که از بـوته دل، پاک نیاید بـیرون)
(سـخـن صـائب اگر بـگذرد از عرش بـلندآفـریـن از لـب ادراک نـیـایـد بــیـرون)

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج