فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 2 خرداد 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦٧٨: به صورت یار من چون خشمگین شد

به صورت یار من چون خشمگین شددلم گفت اه مگر بـا من بـه کین شدبــه صـد وادی فـرورفـتــم بــه ســوداکه چه چـاره که چـاره گر چـنین شدبـه سـوی آسـمـان رفـت…

به صورت یار من چون خشمگین شددلم گفت اه مگر بـا من بـه کین شد
بــه صـد وادی فـرورفـتــم بــه ســوداکه چه چـاره که چـاره گر چـنین شد
بـه سـوی آسـمـان رفـتـم چـو دیـواناز ایـن درد آسـمـان مـن زمـیـن شـد
مــرا گــفــتــنــد راه راســت بــرگــیــرچـه ره گـیـرم کـه یـار راسـتـین شـد
مــرا هــم راه و هـمــراهــســت یـارمکــه روی او مـرا ایـمـان و دیـن شــد
به زیر گلبـنش هر کس که بـنشستسعادت با نشستش همنشین شد
در این گـفـتـارم آن معـنی طـلـب کـننفس های خـوشـم او را کمین شـد
ازیـرا اســم هـا عـیـن مـسـمـاســتز عـیـن اســم آدم عـیـن بــیـن شـد
اگـر خـواهی کـه عـین جـمع بـاشـیهمین شد چـاره و درمان همین شد
مـخـوان این گـنج نامه دیگـر ای جـانکه این گنج از پـی حکمت دفین شد
بــه کـهـگـل چـون بــپـوشـم آفـتـابـیجــهـانـی کـی درون آســتــیـن شـد
اگــر تــو زیــن مــلــولــی وای بــر تــوکـه تـو پـیـرار مـردی این یـقـین شـد
زره بــر آب مــی دان ایـن ســخــن راهمان آبـسـت الا شـکـل چـین شـد
ز خـود محـجـوبـشـان کردم بـه گفتـنبـه پـیش حاسدان واجـب چنین شد
خـمش بـاشـم لـب از گـفـتـن بـبـندمکه مشتی بـیس بـا پـیری قرین شد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج