پـیش غـافـل سـخـن از پـند و نصـیحـت راندنهسـت بـر صـورت دیوار گـلاب افـشـاندنابــجــد مـشـق جــنـون مـن سـودازده اسـتخـط دیوانی زنجـیر، مـسـلـسـل خـوا…
پـیش غـافـل سـخـن از پـند و نصـیحـت راندن | هسـت بـر صـورت دیوار گـلاب افـشـاندن |
ابــجــد مـشـق جــنـون مـن سـودازده اسـت | خـط دیوانی زنجـیر، مـسـلـسـل خـواندن |
نیسـت ممکن که ز ریزش نشـود دخـل افزون | دانه در خـاک یکی صد شود از افشـاندن |
عـمـر زود از دم نـشـمـرده بــه انـجــام رســد | خـتـم قـرآن شـود آسـان ز ورق گـرداندن |
نـکـشـد پـای بــه خـواری ز در خـلـق حـریـص | خــیـرگـی را ز مـگـس دور نـسـازد رانـدن |
جـز دل من کـه بـه افـتـادگی این دولت یافـت | نرسیده است به منزل کسی از واماندن |
مـا کـه بـهـر تـو شـدیم از دو جـهـان روگـردان | از مـــروت نــبـــود روی ز مـــا گـــردانــدن |
چه شود گر شود از روی تو چشمی روشن؟ | نـشـود روشـنـی شـمـع کـم از گـیرانـدن |
چــون لـب لـعـل تــو آورد خــط سـبــز بــرون؟ | نـشــود آب گــهـر ســبــز اگــر از مـانـدن |
نـکــنــد بــرگ نـهـان نـکــهـت گــل را صــائب | گشـت بـی پـرده مرا راز دل از پـوشـاندن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج