بـا گـرانـجـانی تـن دل چـه تـواند کـردن؟دانه سـوخـتـه در گل چـه تـواند کـردن؟خـاکـسـاری و تـحـمل زره داودی اسـتشورش بحر به ساحل چه تواند کردن؟راه خـوا…
بـا گـرانـجـانی تـن دل چـه تـواند کـردن؟ | دانه سـوخـتـه در گل چـه تـواند کـردن؟ |
خـاکـسـاری و تـحـمل زره داودی اسـت | شورش بحر به ساحل چه تواند کردن؟ |
راه خـوابــیـده بــه فـریـاد نـگـردد بــیـدار | پـند بـا عـاشـق بـیدل چـه تـواند کردن؟ |
سـیل از کـشـور ویرانـه تـهـیـدسـت رود | بـاده بـا مردم عـاقـل چـه تـواند کـردن؟ |
سـخـت رو از دم شـمشـیر نگرداند روی | سخن سرد بـه سایل چه تـواند کردن؟ |
ایمن است از خطر پـرده دران پرده غیب | خــار بــا آبــلـه دل چــه تــوانـد کــردن؟ |
هر سـر خـاری اگـر نشـتـر الماس شـود | بـا گـرانجـانی کـاهل چـه تـواند کـردن؟ |
آب شمشیر فزون می شود از دیده نرم | نگـه عـجـز بـه قـاتـل چـه تـواند کـردن؟ |
شـرم اگـر پـرده مسـتـوری لیلی نشـود | پـرده نـازک مـحـمـل چـه تـوانـد کـردن؟ |
در پــی حـاصـل اگـر دیـده مـوران نـبــود | آفت بـرق بـه حـاصـل چـه تـواند کردن؟ |
چـرخ را از حرکت لنگر تـمکین تـو داشت | بـا تـو ظالم کشش دل چه تواند کردن؟ |
مـانـع شـورش دریـا نـشـود صـائب مـوج | بـا جنون قید سلاسل چه تـواند کردن؟ |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج