فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 26 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦٦١: بیا ای زیرک و بر گول می خند

بـیـا ای زیـرک و بـر گـول مـی خـنـدبـیـا ای راه دان بـر غـول مـی خـنـدچـو در سـلطـان بـی علت رسـیدیهلـا بـر عـلـت و مـعـلـول مـی خـنداگر بـر نفس نحـسـ…

بـیـا ای زیـرک و بـر گـول مـی خـنـدبـیـا ای راه دان بـر غـول مـی خـنـد
چـو در سـلطـان بـی علت رسـیدیهلـا بـر عـلـت و مـعـلـول مـی خـند
اگر بـر نفس نحـسـی دیو شد چـیربـرو بـر خـاذل و مـخـذول مـی خـند
چــو مـرده مـرده ای را کـرد مـعـزولتو خوش بر عازل و معزول می خند
مـثــال مـحــتــلــم پــنـدار عــزلــشتـو هم بـر فاعل و مفعول می خـند
یکـی در خـواب حـاصـل کـرد ملکـیبـرو بـر حـاصل و محـصول می خـند
سؤالـی گـفـت کـوری پــیـش کـریدلـا بـر سـائل و مـسئول مـی خـند
وگـر گـویـد فـروشــســتــم فـلـان راهلا بـر غاسـل و مغسول می خـند
چو نقدت دست داد از نقل بس کنخـمش بـر ناقـل و منقول می خـند

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج