امـروز خـوشـم بـا تـو جـان تـو و فـردا هماز تـو شـکـرافـشـانم این جـا هم و آن جـا همدل بـاده تـو خـورده وز خـانـه سـفـر کـردهما بـی دل و دل بـا تـو بـ…
امـروز خـوشـم بـا تـو جـان تـو و فـردا هم | از تـو شـکـرافـشـانم این جـا هم و آن جـا هم |
دل بـاده تـو خـورده وز خـانـه سـفـر کـرده | ما بـی دل و دل بـا تـو بـا ما هم و بـی ما هم |
ای دل که روانی تو آن سوی که دانی تو | خـدمـت بــرسـان از مـا آن جـا و مـوصـی هـم |
مـا مـنـتــظــر وقـت و دل نـاظــر تــو دایـم | در حــالـت آرامـش در شــورش و غــوغــا هـم |
از بـاده و بـاد تـو چـون موج شـده این دل | در مستی و پستی خوش در رفعت و بالا هم |
ابــر خـوش لـطـف تــو بــا جـان و روان مـا | در خــاک اثــر کــرده در صــخــره و خــارا هــم |
بـا تو پس از این عالم بی نقش بـنی آدم | خوش خـلوت جـان بـاشد آمیزش جـان ها هم |
زان غمزه مست تـو زان جـادو و جـادوخـو | خــیـره شـده هـر دیـده نـادان هـم و دانـا هـم |
مـن ننگ نمی دارم مـجـنونم و می دانی | هـم عـرق جــنـون دارم از مـایـه و سـودا هـم |
از آتـش و آب او ای جـسـتـه نشـان بـنگر | در آب دو چــشــم مــا در زردی ســیـمــا هـم |
در عــالـم آب و گــل در پــرده جــان و دل | هم ایمنی از عـشـقت وین فتـنه و غـوغـا هم |
زان طـره روحـانـی زان سـلـسـلـه جـانی | زنـار تـو بــربــسـتـه هـم مؤمـن و تــرسـا هـم |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج