لبت به خون جگر شسته روی مرجان راخط تو ساخته خس پـوش، آب حیوان رالب عقیق بـه دندان گرفتـه است سهیلز دور دیده مـگـر سـیـب آن زنـخـدان را؟بـه آسـتـین، سـ…
لبت به خون جگر شسته روی مرجان را | خط تو ساخته خس پـوش، آب حیوان را |
لب عقیق بـه دندان گرفتـه است سهیل | ز دور دیده مـگـر سـیـب آن زنـخـدان را؟ |
بـه آسـتـین، سـر اشـکـم فـرو نمـی آید | کفن ز اطلس خون بـس بود شهیدان را |
بـشـوی نقش وطـن را بـه رود نیل از دل | که نیست آب مروت به چشم، اخوان را |
جـنون عـشـق ز فـولاد پـنجـه دارد و من | بـه تـار اشـک رفـو مـی کـنم گـریبـان را |
هر آنچـه داده قسمت بـود روان پـیش آر | گران مکـن بـه دل خـود قـدوم مهمان را |
صـفـیر خـامـه صـائب بـلـنـد چـون گـردید | نـشـسـت شـعـلـه آواز، عـنـدلـیـبــان را |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج