فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 22 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦٢١: در تابش خورشیدش رقصم به چه می باید

در هاون تـن بـنگر کز عشق سـبـک روحـیتـا ذره شود خـود را می کوبـد و می سایدگر گوهر و مرجـانی جـز خـرد مشـو این جـازیرا که در این حـضرت جـز ذره نمی شـای…

در هاون تـن بـنگر کز عشق سـبـک روحـیتـا ذره شود خـود را می کوبـد و می ساید
گر گوهر و مرجـانی جـز خـرد مشـو این جـازیرا که در این حـضرت جـز ذره نمی شـاید
در گـوهـر جـان بــنـگـر انـدر صـدف ایـن تـنکز دست گران جـانی انگشت همی خـاید
چـون جـان بـپـرد از تـو ایـن گـوهـر زنـدانـیچون ذره به اصلش شد خوانیش ولی ناید
ور سخـت شود بـندش در خون بـزند نقبـیعـمـری بــرود در خــون مـویـیـش نـیـالـایـد
جــز تــا بــه چــه بــابــل او را نـبــود مــنـزلتـا جـان نـشـود جـادو جـایـی بــنـیـاسـایـد
تـبــریـز ز بـرج تـو گـر تـابــد شـمـس الـدیـنهـم ابـر شـود چـون مـه هـم مـاه درافـزاید
در تابش خورشیدش رقصم به چه می بایدتـا ذره چـو رقـص آیـد از مـنـش بـه یـاد آیـد
شــد حــامــلــه هــر ذره از تــابــش روی اوهــر ذره از آن لــذت صــد ذره هـمــی زایـد

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج
آخرین اخبار شعر و ادبیات