مروت نیست می در پـرده، ای رعنا رسـانیدنبـه یاران خـون خـوراندن، بـاده را تـنها رسانیدنخـرابـات جـهان خـالی شد از خونابـه آشامانمـی یـک بـزم مـی بـایـد…
مروت نیست می در پـرده، ای رعنا رسـانیدن | بـه یاران خـون خـوراندن، بـاده را تـنها رسانیدن |
خـرابـات جـهان خـالی شد از خونابـه آشامان | مـی یـک بـزم مـی بـایـد مـرا تـنـهـا رسـانـیـدن |
بـه کاوش نیست حاجت چشمه دریا دل ما را | نـدارد حــاصـلـی نـاخـن بــه داغ مـا رسـانـیـدن |
شرار از سـنگ تـا آمد بـرون پـروازش آخـر شد | چـه بـال و پـر تـوان در سـینـه خـارا رسـانـیدن؟ |
ز دوری گشت سـیل نوبـهاران خـرج راه اینجـا | کـه خـواهد قـطـره مـا را بـه آن دریا رسـانـیدن؟ |
چه حاصل جـز خجـالت داد پـیش آن قد رعنا؟ | بس است ای باغبان سرو سهی بالا رسانیدن |
اگر در بال همت نارسایی نیست چون شبنم | تـوان خـود را بـه خـورشـید جـهان آرا رسـانـیدن |
نـیـارد مـرغ پــر زد در هـوا از گـرمـی خــویـش | بـه آن ظـالـم کـه خـواهد نامه مـا را رسـانیدن؟ |
بـه اندک فرصتی از هم خیالان پیش می افتد | تـوانـد هر کـه صـائب پـیش مـصـرع را رسـانیدن |
گروه کتاب پایگاه خبری شاعر
منبع : درج
منبع : درج