فرهنگی، هنری و ادبی

امروز : 27 اردیبهشت 1404

پایگاه خبری شاعر

شماره ٦٠: دی در میان مستی خنجر کشیده برخاست

دی در میان مستـی خـنجـر کشیده بـرخـاستوز ما بـجـز محـبـت جـرمی ندیده بـرخـاسـتچـشـم سـیـاه مـسـتـش آیـا چـه دیـده بـاشـدکز کوی تیره بـختان می ناچشیده …

دی در میان مستـی خـنجـر کشیده بـرخـاستوز ما بـجـز محـبـت جـرمی ندیده بـرخـاسـت
چـشـم سـیـاه مـسـتـش آیـا چـه دیـده بـاشـدکز کوی تیره بـختان می ناچشیده بـرخاست
هـم بـر هـوای بـامـش مـرغ پـریده بـنـشـسـتهم بـر امـید دامـش صـید رمـیده بـرخـاسـت
دوش از رخش نسیمی بگذشت سوی گلشنگـل از فـراز گـلـبـن بــرقـع دریـده بـرخـاسـت
هـر بـی خـبـر کـه خـنـدیـد بـر حـسـرت زلـیـخـاآخـر ز بـزم یوسـف کـف را بـریـده بـرخـاسـت
صــیــد دل حــریــصــم از شــوق تـــیــر دیــگــراز صیدگاه خـونین در خـون تـپـیده بـرخـاست
دوشــیـنــه مــاه نــو را دیـدم بــه روی مــاهـیکز بـهر پـای بـوسش چـرخ خمیده بـرخاست
هـر نـیم شـب کـه کـردم یـادی از آن بـنـاگـوشاز مـشـرق امـیـدم صـبـح دمـیده بـرخـاسـت
مــن بـــی رخــش فــروغــی آفــاق را نــدیــدمبرخاست تا ز چشمم، نورم ز دیده برخاست

گروه کتاب پایگاه خبری شاعر


منبع : درج